loving you ...

خود را به لحظه اکنون بسپار و امکانات آن را در خود راه بده تصویر ذهنی خود را از آن چه باید باشد رها کن تعابیر ، پیش فرض ها و پیش داوری های خود را رها کن دست از کنترل وقایع و رویدادها بردار و آن ها را به حال خود رها کن. رها کن حال شرایطی فراهم آورده ای تا اعجاز در آن ظهور کندحال دریچه ای گشوده ای تا ناشناخته ها امکان ورود پیدا کنند حال در قلب خود جایی برای عشق و شور زندگی باز کرده ای

و من عاشقانه مینویسم..

 عاشقانه مینویسم برای تنها کسی که عاشقشم - او مرا می فهمد/ من اورا می خوانم/ وهمین ساده ترین قصه یک انسان است /من او را نابترین شعر زمان می دانم

زندگی



زندگی آنقدر ارزش دارد که به خاطر آن از همه هستی خود مایه بگذاریم تا قصری باشکوه

از مهربانی، محبت، عشق و دوستی بنا کنیم و زندگی آنقدر بی ارزش است که نباید به
خاطر آن دلی را بیازاریم و برای رسیدن به قله های فانی دنیا دست به هر کاری بزنیم.
تا وقتی سرت را بالا می گیری توی آسمان شب نگاهت به جای دیدن ماه به طرف ستاره ها
کشیده می شه. هزاران هزار ستاره. کدامین ستاره به تو چشمک می زند؟
ستاره کم نور یا ستاره ای پر فروغ؟ دنبال ستاره ای باش که چشمکش تنها برای توست
و تنها برای تو نور می تاباند. از چشمک های ممتد و پیاپی ستاره های بزرگ و نورانی بپرهیز.
آن ستاره به همه می نگرد و همه به آن می نگرند